مشاوره در خصوص عدم سازگاری همسر
سلام-چون مشکل و جزییات زیاده خلاصه میکنم اما سعی میکنم به اصل موضوع تماما اشاره کنم.
پیشاپیش از تمام مشاورانی که با صبر و حوصله میخونند و سعی میکنند راهنمایی کنند بی نهایت سپاسگذارم.
پدر و مادر همسرم دعوای شدیدی کردند و پس از آن با همکاری فرزندان پدرشان را به کمپ فرستاند. این مشکل ناخواسته کشیده شد به من و همسرم.
ایشون خونه رو بعد از دعا ترک کردند و به خانه پدریشان رفتند.
با جزییاتی که به چند مشاور تعریف کردم از بین جنگ و صلح- صلح را انتخاب کردم.
قرار شد اقدامی نکنم تا خودش خسته بشه و خونه بیاد. بعد ازش تعهد بگیرم. که تمکین کنه. توی دعوا چاقوکشی و تهدید به خودکشی نکنه.
ازونجایی که مغرور هست ایشون بعد از یک هفته خونه نیومد و به پدرم تماس گرفتند. پدرم علارقم سابقه خوب در مشاوره و فرهنگی بودن ایشون- خونواده خانمم و خانمم اظهار پشیمونی نکردند و زیر بار تعهد نرفتند.
طبق تجربیات گذشته ام اگر با ریش سفیدی حل بشه من باز هم بارها و بارها این مشکل رو خواهم داشت.
مشکل بنده خانواده آسیب دیدشون هست که خانمم اولویت اول رو خونواده خودش میبینه و باعث بروز اختلاف توی خونه خودمون میشه.
از طرفی دیگه اختلاف شدید فرهنگی داریم و اطراف همسرم مشاوران با سواد و بالغی نیستند. و همه سعی بر تلافی دارند و به نوعی جنگجو هستند.
دوستی باتجربه هم قبلتر گوشزد کرد که ریش سفیدان این فامیل حاضرند زندگی دخترشون رو زیر پاشون له کنند اما حرفیشون رو به کرسی بشونند. این را گفتم که با وضعیت حاکم آشنا شوید.
با وجود صحبت های پدرم - خود را مقصر نمیدانند. و رفتن پدرم برای فهمیدن مشکل و یا حل اون رو یک امتیاز به شمار آوردند.
* چه راه حلی از این برزخ پیشنهاد میکنید؟
پافشاری کنم برای گرفتن تعهد و پی بردن به اشتباهشون؟
اقدام کنم برای فرستادن اظهارنامه عدم تمکین؟
پیدا کردن پدرزن؟
گذاشتن جلسه مسالمت آمیز با پدرم و همسرم که به نظر شخصیم صلاح نیست؟
یا راه سوم و چهارمی هم هست؟
در صورت راهنمایی و مشاوره لطفا نکات مثبت و منفی از عواقب اقدام را مکتوب فرمایید.
ممنونم از مهر و محبت شما مشاوران و وکیل های عزیز
پیشاپیش از تمام مشاورانی که با صبر و حوصله میخونند و سعی میکنند راهنمایی کنند بی نهایت سپاسگذارم.
پدر و مادر همسرم دعوای شدیدی کردند و پس از آن با همکاری فرزندان پدرشان را به کمپ فرستاند. این مشکل ناخواسته کشیده شد به من و همسرم.
ایشون خونه رو بعد از دعا ترک کردند و به خانه پدریشان رفتند.
با جزییاتی که به چند مشاور تعریف کردم از بین جنگ و صلح- صلح را انتخاب کردم.
قرار شد اقدامی نکنم تا خودش خسته بشه و خونه بیاد. بعد ازش تعهد بگیرم. که تمکین کنه. توی دعوا چاقوکشی و تهدید به خودکشی نکنه.
ازونجایی که مغرور هست ایشون بعد از یک هفته خونه نیومد و به پدرم تماس گرفتند. پدرم علارقم سابقه خوب در مشاوره و فرهنگی بودن ایشون- خونواده خانمم و خانمم اظهار پشیمونی نکردند و زیر بار تعهد نرفتند.
طبق تجربیات گذشته ام اگر با ریش سفیدی حل بشه من باز هم بارها و بارها این مشکل رو خواهم داشت.
مشکل بنده خانواده آسیب دیدشون هست که خانمم اولویت اول رو خونواده خودش میبینه و باعث بروز اختلاف توی خونه خودمون میشه.
از طرفی دیگه اختلاف شدید فرهنگی داریم و اطراف همسرم مشاوران با سواد و بالغی نیستند. و همه سعی بر تلافی دارند و به نوعی جنگجو هستند.
دوستی باتجربه هم قبلتر گوشزد کرد که ریش سفیدان این فامیل حاضرند زندگی دخترشون رو زیر پاشون له کنند اما حرفیشون رو به کرسی بشونند. این را گفتم که با وضعیت حاکم آشنا شوید.
با وجود صحبت های پدرم - خود را مقصر نمیدانند. و رفتن پدرم برای فهمیدن مشکل و یا حل اون رو یک امتیاز به شمار آوردند.
* چه راه حلی از این برزخ پیشنهاد میکنید؟
پافشاری کنم برای گرفتن تعهد و پی بردن به اشتباهشون؟
اقدام کنم برای فرستادن اظهارنامه عدم تمکین؟
پیدا کردن پدرزن؟
گذاشتن جلسه مسالمت آمیز با پدرم و همسرم که به نظر شخصیم صلاح نیست؟
یا راه سوم و چهارمی هم هست؟
در صورت راهنمایی و مشاوره لطفا نکات مثبت و منفی از عواقب اقدام را مکتوب فرمایید.
ممنونم از مهر و محبت شما مشاوران و وکیل های عزیز
وضعیت:
باز
(پاسخ رایگان)
مهارت:
الزام به تمکین
2 پاسخ
3,583 بازدید
تاریخ ثبت:
۱۳۹۴/۱۱/۲۵ ۱۰:۱۹
