اعتراض به حکم دادگاه ویژه ی روحانیت
سلام علیکم
عموی بنده یک روحانیه 52ساله است وحدودا 30 سال هست که روضه خوانه امام حسین است وچندین سال هم در حوضه درس خوانده وتمامه مردم شهرمان ایشان را به عنوان انسانی پاک وامین وخداشناس میشناسند.
ایشان به دلیله اینکه پدرشان استاد علومه غریبه بوده وبا دستوراتی که از قران میداده مشکلاتی مثله بخت گشایی ومحبت بین زن وشوهر وپیداشدن گمشده و... رابرای مردم حل میکرده که به دلیله اثر داشتن کارهایش مردم حتی بعد از فوتشان به دمه منزلشان حجوم میاوردند و به عموی بنده که این علم را از پدرش یاد گرفته بود التماس میکردند که برایشان همان کارهایی که پدرش انجام میداده را برایشان انجام بدهدکه به خاطر اسراره مردم بلاخره ایشان هم کاره پدرشان را با همکاریه خانمشان دست گرفتندو(قابل توجه است که عموی بنده از یک چشم کلا کور واز چشم دیگر بادرصدبالایی ضعیف هستند)وبه خاطر همین خانمشان کارهای نوشتن را انجام میدادوحدودا 5 سالی بود که مردمه زیادی از همه جای ایران وحتی خارج از کشورمانند عراق وکویت ودبی برای حل شدنه مشکلاتشان به حضور ایشان می امدند وچون کارهای ایشان واقعی بود واثر بخشیه کاملی داشت روز به روز شهرتشان بیشتر میشد وقابل توجه باشد( که ایشان درقباله کارهایی که برای مردم انجام میداد مبلغی تعیین نمیکرد وخوده مردم به اندازه ی وسعشان مبلغی به ایشان میدادند وایشان حتی بعضی موقع ها این مبالغ را برای کمک به مردم بی بضاعت میدادند واز بعضی کسانی که کار برایشان انجام میداد و پول نداشتند پولی نمیگرفت
یکی از کارهایی که ایشان انجام میداد این بود که اگر کسی در محلی از بدن درد داشت ایشان از روی لباس بر محله درد دعا میخواند وبرایشان فرقی نمیکرد که طرف مقابل زن باشد یا مرد یا بچه یا بزرگ ایشان فقط بر محله درد در روبروی همراهان مریض دعا میخواند وحتی اگر زن بود یا دختر برای دعا خواندن از شوهر وپدر ومادر وخودشخص اجازه میگرفت وبعد به انها دعا میخواند واگر کسی اجازه نمیداد به ان شخص دعانمیخواند.
((تا اینکه چندوقت پیش یک روز صبح اطلاعات به منزل ایشان امدندوایشان وکتابهایشان را بردند وتا 4 روز خبری از ایشان نبود تا اینکه فهمیدیم کجایند وبعد از 17 روز با وسیقه ایشان را از بازداشت ازاد کردم وبعد از یک ماه دادگاهشان را گرفتند وحتی بااینکه این اتفاق افتاده بود باز هم مردم به در خانه ی ایشان
می امدند ودرخواست دعا میکردند که ایشان دیگر این کارها را انجام نمیدادند تا اینکه حکم دادگاه قرار شد بر{{{((1_99ضربه شلاق به خاطر روابط نامشروع
(قابل توجه با اینکه ایشان هیچ رابطه ی نا مشروعی با کسی نداشته ومحلی که دعا میخوانده همیشه پر از ادم بوده وهیچ وقت باکسی تنها نمیشدند) 2_60میلیون تومان جریمه که دو سومش تعلیقی و20 ملیونه دیگرش را گفته اند باید به همان کسانی که برای دعانویسی پیشتان می امدند برگردانید (با اینکه مردم خودشان به دلخواهشان به این سید روحانیه 52 ساله به خاطر حل شدنه کارهایشان میدادند)3_(دو سال خلعه لباس به خاطر ضربه به ابروی روحانیت که این هم تعلیقی است)
حالا سوال من از شما وکلای عزیز اینست که چگونه ما میتوانیم به این حکم اعتراض کنیم وچگونه میتوانیم بی گناهیه ایشان را ثابت کرد؟وثابت کنیم که ایشان هیچ کسی را نه گول میزد ونه دعوت میکرد ونه اجبار ی در کار بوده و ایا اگر در اعتراضمان بنویسیم که مردم خودشان وبا التماس به منزل ایشان می امدند وخودشان به دلخواه خود پول میداده اند اثری در حکم ایشان دارد و اگر استشادی از مردمی که پیشه ایشان می امدند ومشکلشان حل شده وخودشان پول به دلخواه داده اند ایا اگر این کارها را بکنیم میتوان بیگناهیه ایشان را ثابت کرد؟
قابله توجه باشد که ایشان تمامه برگه اضهاراتی که در بازجویی امضا کرده اند والان در پرونده است رابه دلیله نابینایی وفشار بازجو بدونه اطلاع امضا کرده اند و بیشتره ان نوشته هایی که بازجو نوشته و ایشان امضا کرده دروغی محظ است لطفا راهنمایی کنید که چگونه میتوان به شورای تجدیده نظر دادگاهه ویژه روحانیت ثابت کرد که اکثره اتهاماتی که به ایشان وارد کرده اند کذبه محض میباشد؟
از شما متشکرم
لطفا راهنماییمان کنید که حقه یک پیرمرده نابینا که گناهش فقط حل کردنه مشکلاته مردم است وخوده مردم به ایشان مراجعه میکردنندپایمال نشود.......
یاعلی مدد
التماس دعا
عموی بنده یک روحانیه 52ساله است وحدودا 30 سال هست که روضه خوانه امام حسین است وچندین سال هم در حوضه درس خوانده وتمامه مردم شهرمان ایشان را به عنوان انسانی پاک وامین وخداشناس میشناسند.
ایشان به دلیله اینکه پدرشان استاد علومه غریبه بوده وبا دستوراتی که از قران میداده مشکلاتی مثله بخت گشایی ومحبت بین زن وشوهر وپیداشدن گمشده و... رابرای مردم حل میکرده که به دلیله اثر داشتن کارهایش مردم حتی بعد از فوتشان به دمه منزلشان حجوم میاوردند و به عموی بنده که این علم را از پدرش یاد گرفته بود التماس میکردند که برایشان همان کارهایی که پدرش انجام میداده را برایشان انجام بدهدکه به خاطر اسراره مردم بلاخره ایشان هم کاره پدرشان را با همکاریه خانمشان دست گرفتندو(قابل توجه است که عموی بنده از یک چشم کلا کور واز چشم دیگر بادرصدبالایی ضعیف هستند)وبه خاطر همین خانمشان کارهای نوشتن را انجام میدادوحدودا 5 سالی بود که مردمه زیادی از همه جای ایران وحتی خارج از کشورمانند عراق وکویت ودبی برای حل شدنه مشکلاتشان به حضور ایشان می امدند وچون کارهای ایشان واقعی بود واثر بخشیه کاملی داشت روز به روز شهرتشان بیشتر میشد وقابل توجه باشد( که ایشان درقباله کارهایی که برای مردم انجام میداد مبلغی تعیین نمیکرد وخوده مردم به اندازه ی وسعشان مبلغی به ایشان میدادند وایشان حتی بعضی موقع ها این مبالغ را برای کمک به مردم بی بضاعت میدادند واز بعضی کسانی که کار برایشان انجام میداد و پول نداشتند پولی نمیگرفت
یکی از کارهایی که ایشان انجام میداد این بود که اگر کسی در محلی از بدن درد داشت ایشان از روی لباس بر محله درد دعا میخواند وبرایشان فرقی نمیکرد که طرف مقابل زن باشد یا مرد یا بچه یا بزرگ ایشان فقط بر محله درد در روبروی همراهان مریض دعا میخواند وحتی اگر زن بود یا دختر برای دعا خواندن از شوهر وپدر ومادر وخودشخص اجازه میگرفت وبعد به انها دعا میخواند واگر کسی اجازه نمیداد به ان شخص دعانمیخواند.
((تا اینکه چندوقت پیش یک روز صبح اطلاعات به منزل ایشان امدندوایشان وکتابهایشان را بردند وتا 4 روز خبری از ایشان نبود تا اینکه فهمیدیم کجایند وبعد از 17 روز با وسیقه ایشان را از بازداشت ازاد کردم وبعد از یک ماه دادگاهشان را گرفتند وحتی بااینکه این اتفاق افتاده بود باز هم مردم به در خانه ی ایشان
می امدند ودرخواست دعا میکردند که ایشان دیگر این کارها را انجام نمیدادند تا اینکه حکم دادگاه قرار شد بر{{{((1_99ضربه شلاق به خاطر روابط نامشروع
(قابل توجه با اینکه ایشان هیچ رابطه ی نا مشروعی با کسی نداشته ومحلی که دعا میخوانده همیشه پر از ادم بوده وهیچ وقت باکسی تنها نمیشدند) 2_60میلیون تومان جریمه که دو سومش تعلیقی و20 ملیونه دیگرش را گفته اند باید به همان کسانی که برای دعانویسی پیشتان می امدند برگردانید (با اینکه مردم خودشان به دلخواهشان به این سید روحانیه 52 ساله به خاطر حل شدنه کارهایشان میدادند)3_(دو سال خلعه لباس به خاطر ضربه به ابروی روحانیت که این هم تعلیقی است)
حالا سوال من از شما وکلای عزیز اینست که چگونه ما میتوانیم به این حکم اعتراض کنیم وچگونه میتوانیم بی گناهیه ایشان را ثابت کرد؟وثابت کنیم که ایشان هیچ کسی را نه گول میزد ونه دعوت میکرد ونه اجبار ی در کار بوده و ایا اگر در اعتراضمان بنویسیم که مردم خودشان وبا التماس به منزل ایشان می امدند وخودشان به دلخواه خود پول میداده اند اثری در حکم ایشان دارد و اگر استشادی از مردمی که پیشه ایشان می امدند ومشکلشان حل شده وخودشان پول به دلخواه داده اند ایا اگر این کارها را بکنیم میتوان بیگناهیه ایشان را ثابت کرد؟
قابله توجه باشد که ایشان تمامه برگه اضهاراتی که در بازجویی امضا کرده اند والان در پرونده است رابه دلیله نابینایی وفشار بازجو بدونه اطلاع امضا کرده اند و بیشتره ان نوشته هایی که بازجو نوشته و ایشان امضا کرده دروغی محظ است لطفا راهنمایی کنید که چگونه میتوان به شورای تجدیده نظر دادگاهه ویژه روحانیت ثابت کرد که اکثره اتهاماتی که به ایشان وارد کرده اند کذبه محض میباشد؟
از شما متشکرم
لطفا راهنماییمان کنید که حقه یک پیرمرده نابینا که گناهش فقط حل کردنه مشکلاته مردم است وخوده مردم به ایشان مراجعه میکردنندپایمال نشود.......
یاعلی مدد
التماس دعا
وضعیت:
باز
(پاسخ رایگان)
مهارت:
جرایم علیه اشخاص
1 پاسخ
2,369 بازدید
تاریخ ثبت:
۱۳۹۴/۰۸/۲۸ ۱۷:۴۴