حقوق مدني - خانواده


با سلام
زنی هستم 28 ساله که به واسطه ممانعت از حق ورورد به منزل و سایر مسایل پیش آمده با همسرم از تاریخ 19 خرداد 92 تاکنون در خانه پدری ساکن هستم.
1- یک فیلم اعتراف و عذرخواهی مبنی بر عدم تکرار ضرب و جرح و کبودی داخل و بیرون دهانم مورخ 23/01/92 دارم.
2- یک دادنامه مبنی بر ضرب و شتم 28/2/92 و ایجاد شکستگی بینی و کبودی چشم توسط همسرم دارم که بدلیل عدم حضور شاهد قسامه بوده و فقط منتج به دیه شده است و در دادگاه تجدیدنظر رأی بدوی تأیید و قطعی شده است و گزارش ضرب و شتم و ترومای گردن و فک و ... در پلیس مستقر در اورژانس بیمارستان البرز کرج مورخ 29/2/92 موجود است.
3- یک دادنامه مبنی بر ضرب و شتم 1/05/92 و ایجاد سه کبودی توسط همسرم دارم که بدلیل عدم حضور شاهد قسامه بوده و فقط منتج به دیه شده است و در دادگاه تجدیدنظر رأی بدوی تأیید و قطعی شده است. در این تاریخ شهادت صاحبخانه مبنی بر حمله ور شدن همسرم و پدر ایشان به پدرم و همچنین شهادت تغییر نام قولنامه منزل نیز موجود است.
4- در تاریخ 19/3/92 همسرم پس از تهدید جلوی مشاور مبنی بر تعویض قفل درب منزل و عملی نمودن آن، مانع ورود بنده به منزل مشترک شده است. برگه شهادت مشاور و صورتجلسه پلیس 110 و کلانتری موجود است که صراحتاً در دادنامه ترک انفاق کیفری که ایشان به شش ماه حبس تعذیری محکوم شده اند، نیز اشاره شده است. اما در دادگاه تجدیدنظر شش ماه حبس به جزای نقدی تبدیل شده و قابل خریداری شد.
5- پس از تعویض قفل توسط همسرم، دادخواست مهریه ندادم ایشان به سرعت در طی این موارد و شروع اختلاف اقدام به فروش ماشینی که مبلغ 5 میلیون از آن را داده بودم و به نام ایشان بود کردند و قولنامه را از نام خود به نام پدرش انتقال دادند تا فرار از دین مهریه داشته باشند که با وجود شهادت صاحبخانه مبنی بر تعویض نام قولنامه به دلیل تنظیم نمودن قولنامه در همان تاریخ قبلی توسط بنگاه و بدلیل اینکه دادخواست مهریه اینجانب پس از اقدام آنان بوده، رأی فرار از دین منع تعقیب صادر شد.
6- بدلیل امضا نداشتن لیست جهیزیه، با ارائه شاهد و فاکتورها توانستم مقداری از جهیزیه ام را دریافت کنم.
7- درپی درخواست نفقه از تاریخ ضرب و شتم 28/2/92تا 25/6/93 مبلغ حدود 4 میلیون نفقه توسط کارشناسان تایید شد که در پی درخواست تجدیدنظر های مکرر ایشان تا سال 94 حکم قطعی شد اما بدلیل رای جدید تمکین درخواست اعاده دادرسی دارند و هم اکنون در شعبه 3 دادگاه تجدیدنظر استان البرز مورد بررسی است.
8- دادخواست مهریه 313 سکه ی اینجانب که 157 عدد عندالمطالبه و 156 عدد عندالاستطاعه است مبنی بر رأی شعبه بدوی پرداخت 110 سکه عندالمطالبه صادر شد که بدلیل حضور ایشان در عراق بمدت 23 روز مأموریت منجر به ممنوع الخروجی شد و پس از دادخواست اعسار ایشان با داشتن نامه از شرکت ایشان که دریافتی حقوق ماهی 3 میلیون در سال 93 بوده و شاهدین متناقض اظهار داشته اند که وی با پدرش زندگی می کند یا منزل جدا دارد و هزینه و اعسار ایشان و ... رأی بدوی اعسار به 10 سکه پیش پرداخت و هر سه ماه 2 سکه صادر شد که در پی درخواست تجدیدنظر بدون ارائه هیچ مدرک دیگری در شعبه 5 دادگاه تجدید نظر استان البرز به هر سه ماه یک سکه تقلیل یافت.
طی قانون جدید توسط اجری احکام از بانک مرکزی درخواست ارایه لیست دریافت و پرداخت های حساب ایشان را داده ام اما هنوز جواب بانک مرکزی نرسیده است.
9- رأی بدوی درخواست تمکین ایشان که به دروغ اظهار داشته اند خودم بدون دلیل شرعی و قانونی منزل را ترک نموده ام به دلیل عدم تأمین جانی با استناد به دادنامه قطعی ضرب و شتم 28/2/92 رأی بدوی مبنی بر موجه بودن عذر عدم تمکینم صادر شده بود که طی درخواست تجدیدنظر همسرم رأی صادره در شعبه 5 دادگاه تجدید نظر استان البرز نقض شده است. لذا باتوجه به اشاره بر یک بار ضرب و شتم در دادنامه مذکور تقاضای اعاده دادرسی طبق بند 7 قانون مربوطه داده ام.
طبق مذاکره با قاضی مربوطه به سبب اینکه ضرب و شتم منجر به نقص عضو نشده و حتی سه بار ضرب و شتم استمرار محسوب نمی شود. می فرمایند زندگی کن و مشاوره برو. نامه مکتوب دارم در طول دوران عقد 50 جلسه مشاوره در بیمارستان بقیه اله رفته ام و آخرین مشاوره در این مرکز هم منجر به نتیجه تهدید و ممانعت از حق شده است. طبق شواهد کاملا محرز است بنده در طول زندگی تأمین مالی، جانی، روحی نداشته ام و حتی ایشان با توهین و جسارت به پدر اینجانب کلیه حریم ها را شکسته اند و حتی در فضای مجازی مطالبی دال بر آبروریزی خانواده ام منتشر می نمایند.
10- به استناد عدم دریافت نفقه تا کنون با رأی بدوی و ضرب و شتم های پی در پی به سبب عسر و حرج در دوران زناشویی دادخواست طلاق داده بودم که قاضی مشاور رأی موافق داده بودند ولی قاضی اصلی پرونده مخالف حق طلاق زن بوده و رأی بدوی اینگونه صادر شد که بنده حق طلاق ندارم. درخواست تجدید نظر دارم و درخواست بنده توسط شعبه 5 تجدیدنظر استان البرز مورد بررسی قرار گرفته است.
پدر همسرم استاد دانشگاه امام حسین و علوم انتظامی می باشند و در این مدت بسیار از رابطه خویش استفاده نموده و در کلانتری ها مرا اذیت نموده است و الان هم کلیه رأی های دادگاه بدوی بنده به شعبه 5 تجدیدنظر استان البرز رفته و بنفع ایشان تمام می شود که برایم کمی شک برانگیز شده است! بدلیل اینکه حق تعیین مکان زندگی، حق اشتغال و تحصیل، حق طلاق و ...در عقدنامه را جز شروط ضمن عقد قرار نداده بودم، شغل خاصی و منبع درآمدی ندارم، پنهانی مشغول تحصیل مقطع ارشد در دانشگاه آزاد هستم و تا الان بابت هزینه دادخواست ها و رفت و آمدها و وکیل و مشاوره و ... پانزده میلیون هم بدهی دارم! طبق مشاوره معاضد قضایی شنیده ام اگر تمکین نکنم به مرد حق ازدواج مجدد داده می شود و فقط ایشان موظف به سالی چهار سکه مهریه من هست که آن هم به سبب اعسار می تواند هر چند وقت یکبار بواسطه شهادت های دروغین دیگر که تاالان داشته کمتر کند و اگر هم تمکین کنم که فکر می کنم کاملا اوضاعم مشخص باشد شاید مرگ در یک زندگی دونفره در روزی که همسایه و شاهدی هم نیست....
ایشان در عراق مشغول کار است ولی هر چند وقت یکبار به دادگاه مراجعه تا نتوانم طلاق غیابی بگیرم. برای طلاق توافقی هم با وکیلش که دخترخاله اش در یزد هست تماس گرفته ایم اما پاسخ نمی دهند. حالا با اینهمه گذر عمر و بدهی واقعا نمی دانم این موضوع راه به کجا ببرد؟ آیا در بحث انسانیت و دینم صحیح است مردی با چنین رفتاری دارای دو زن هم بشود و زنی فقط با اسم شناسنامه ای تا پایان عمر زندگی کند و خودسرپرست باشد در این اوضاع بیکاری جامعه در صورتی که از لحاظ سرپرست وی همسرش است؟
یک ماده از قوانین مدنی هم اشاره دارد بر اینکه اگر زنی از شوهرش کراهت داشته باشد بواسطه بخشیدن مقداری، کل یا بیشتر از مهریه اش می تواند درخواست طلاق کند. آیا می توانم با بخشیدن هفتاد و پنج درصد از 313 سکه و با دلایل و دادنامه های مذکور رأی موافق با طلاق بگیرم؟ یا بدلیل زیاد شدن طلاق در جامعه من با اینهمه عذاب باز هم زندگی کنم؟ اگر می توانم لطفا در دلایل ارائه و متن دادخواست موردنظر یاری ام فرمایید. و خواهشمند است با توجه به توضیحات بالا هر گونه توضیح دیگر مبنی بر احقاق حقوقم در هر پرونده بنظرتان می رسد راهنمایی ام های لازم را مبذول دارید.
17/7/94

وضعیت: باز (پاسخ رایگان)
مهارت: اعلام تمکین
1 پاسخ
5,488 بازدید
تاریخ ثبت: ۱۳۹۴/۰۷/۱۸ ۰۶:۱۴