جزئیات سوال
پاسخ ها
علی اکبر حاجی زاده نداف
۱۳۹۳/۱۰/۰۱ ۱۲:۳۱:۴۶
سلام قانون لازم الاجرا از این قرار است و تا لایحه مصوب نشود و به تایید نرسد قانون همین است:
قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی
مصوب ۱۰/۸/۱۳۷۷
ماده ۱ ـ هر کس به موجب حکم دادگاه در امر جزایی به پرداخت جزای نقدی محکوم گردد و آن را نپردازد و یا مالی غیر از مستثنیات دین خود از او به دست نیاید به دستور قاضی صادر کننده حکم به ازای هر ۵۰ هزار ریال یا کسر آن یک روز بازداشت میگردد. (روزانه ۳۰ هزار تومان مصوب ۱۳۹۱/۱۲/۱۳ برای سال ۱۳۹۲ )
در صورتی که محکومیت مذکور توام با مجازات حبس باشد بازداشت بدل از جزای نقدی از تاریخ اتمام مجازات حبس شروع میشود و از حداکثر مدت حبس مقرر در قانون برای آن جرم بیشتر نخواهد شد و در هر حال حداکثر مدت بدل از جزای نقدی نباید از ۵ سال تجاوز نماید.
تبصره ـ مبلغ مذکور در این ماده به تناسب تورم هر سه سال یک بار به پیشنهاد وزیر دادگستری و تصویب رییس قوه قضاییه تعدیل و در خصوص احکامی که در آن سال صادر میگردد لازم الاجرا خواهد بود.
ماده ۲ ـ هر کس محکوم به پرداخت مالی به دیگری شود چه به صورت استرداد عین یا قیمت یا مثل آن و یا ضرر و زیان ناشی از جرم یا دیه و آن را تادیه ننماید دادگاه او را الزام به تادیه نموده و چنانچه مالی از او در دسترس باشد آن را ضبط و به میزان محکومیت از مال ضبط شده استیفا مینماید در غیر این صورت بنا به تقاضای محکوم له، ممتنع را در صورتی که معسر نباشد تا زمان تادیه حبس خواهد کرد.
تبصره ـ چنانچه موضوع این ماده صرفا دین بوده و در ذمه مدیون باشد دادگاه در حکم خود مستثنیات دین را منظور خواهد داشت و در مورد استرداد عین درصورتی مقررات فوق اعمال میشود که عین موجود نباشد به جز در بدل حیلوله که برابر مقررات مربوطه عمل خواهد شد.
ماده ۳ ـ هرگاه محکوم علیه مدعی اعسار شود (ضمن اجرای حبس) به ادعای وی خارج از نوبت رسیدگی و در صورت اثبات اعسار از حبس آزاد خواهد شد، چنانچه متمکن از پرداخت به نحو اقساط شناخته شود دادگاه متناسب با وضعیت مالی وی حکم بر تقسیط محکوم به صادر خواهد کرد.
تبصره ـ در صورتی که محکوم علیه موضوع این ماده بیمار باشد به نحوی که حبس موجب شدت بیماری و یا تاخیر درمان وی شود، اجرای حبس تا رفع بیماری به تاخیر خواهد افتاد.
ماده ۴ ـ هر کس با قصد فرار از ادای دین و تعهدات مالی موضوع اسناد لازم الاجرا و کلیه محکومیتهای مالی، مال خود را به دیگری انتقال دهد به نحوی که باقیمانده اموالش برای پرداخت بدهی او کافی نباشد عمل او جرم تلقی و مرتکب به ۴ ماه تا ۲ سال حبس تعزیری محکوم شد و در صورتی که انتقال گیرنده نیز با علم به موضوع اقدام کرده باشد شریک جرم محسوب میگردد و در این صورت اگر مال در ملکیت انتقال گیرنده باشد عین آن و در غیر این صورت قیمت یا مثل آن از اموال انتقال گیرنده بابت تادیه دین استیفا خواهد شد.
ماده ۵ ـ مفاد این قانون در خصوص سازمان محکومین سازمان تعزیرات حکومتی نیز مجری خواهد بود.
ماده ۶ ـ آئین نامه اجرائی این قانون ظرف مدت سه ماه توسط وزارت دادگستری تهیه و به تصویب قوه قضاییه خواهد رسید.
ماده ۷ ـ این قانون از تاریخ تصویب لازم الاجرا بوده و حکم مندرج در ماده ۱ شامل کلیه آرا صادره قبل از لازم الاجرا شدن این قانون نیز میگردد و کلیه قوانین و مقررات مغایر با آن از جمله قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب ۱۳۵۱ و قانون منع توقیف اشخاص در قبال تخلف از انجام تعهدات و الزامات مالی مصوب ۱۳۵۲ لغو میگردد.
قانون فوق مشتمل بر ۷ ماده و ۳ تبصره در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ ۱۰/۸/۱۳۷۷ مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ ۲۰/۸/۱۳۷۷ به تایید شورای نگهبان رسیده است.
رییس مجلس شورای اسلامی ـ علی اکبر ناطق نوری
آئین نامه اجرائی موضوع ماده ۶ قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی
مصوب۲۶/۲/۷۸
بخش اول - جزای نقدی:
ماده ۱- چنانچه محکوم علیه پس ازلازم الاجراشده حکم جزای نقدی را نپردازد و اظهارنماید مالی یرای پرداخت آن ندارد و برای مرجع مجری حکم هم خلاف این اظهار مسلم نباشد طبق دستورمرجع صادرکننده حکم در ازاء هرپنجاه هزارریال یک روز بازداشت میشود. (روزانه ۳۰ هزار تومان مصوب ۱۳۹۱/۱۲/۱۳ برای سال ۱۳۹۲ )
تبصره ۱- اگرمیزان محکومیت به جزای نقدی یا باقیمانده آن کمتراز۳۰ هزار تومان باشد نیز به ازاءآن یک روزبازداشت میشود.
تبصره ۲- منظورازمرجه صادرکننده حکم دراین آیین نامه درهرحال مرجع بدوی است که حکم زیرنظراواجرامی شود.
ماده ۲-هرگاه محکوم علیه برای پرداخت جزای نقدی مهلت بخواهدمرجع اجراءکننده حکم میتواند مهلت مناسبی که بیش ازیک ماه نباشدبه بدهد مرجع صادرکننده حکم میتواندبه درخواست محکوم علیه وپیشنهادمرجع مجری حکم بادرنظرگرفتن شرایط و وضعیت محکوم علیه ومیزان جزای نقدی وسایر اوضاع واحوال موثر این مهلت راحداکثرتادوماه دیگرتمدید کند.
ماده ۳- چنانچه محکوم علیه جزای نقدی مقرر درحکم را نپردازد اما مالی (منقول وغیرمنقول) غیراز مستثنیات دین ازاوبه دست آیدکه بتوان تمام یاقسمتی ازجزای نقدی را استیفاء نموده به دستورمرجع مجری حکم به ترتیب ذیل عمل میشود:
الف - اگرمال موردنظروجه نقدباشد معادل جزای نقدی ازآن ضبط وبه حساب مربوط واریزمی شود.
ب - درمورداموال منقول وغیرمنقول چنانچه بدون معارض باشدمعادل جزای نقدی مقرردرحکم وهزینههای اجرائی فوراتوقیف ومطابق مقررات این آیین نامه به فروش میرسد وجزای نقدی وهزینههای مربوط استیفاءمی شود.
ماده ۴- پس ازتوقیف مال برای استیفاءجزای نقدی نظریه دونفرکارشناس به تعیین مرجع مجری حکم درموردارزش آن مال تحصیل میشودسپس روز وساعت ومحل انجام مزایده تعیین وبا الصاق آگهی درمعابراصلی محل انجام مزایده به اطلاع عموم میرسد وبه بالاترین قیمت پیشنهادی که نبایدکمترازقیمت کارشناسی باشد فروخته میشود.
تبصره - اگرارزش کارشناسی مال ازسی میلیون ریال بیشترباشدآگهی مزایده یک نوبت درروزنامه محلی ودرصورت نبودن آن دریکی ازروزنامههای کثیرالانتشار نیز درج میشود.
ماده ۵- هرگاه مال موردنظرخریدارنداشته یامبلغ پیشنهادی کمتراز قیمت کارشناسی باشد حسب موردتمام یاقسمتی ازآن مال مطابق ارزیابی کارشناس به دستورمرجع صادرکننده حکم درازاءجزای نقدی به تملک دولت درمی آید و دراختیارسازمان جمع آوری وفروش اموال تملیکی قرار میگیرد تا براساس مقررات مربوطه عمل نمایند.
ماده ۶- اموال ضایع شدنی وسریع الفسادهمچنین مالی که نگهداری آن مستلزم هزینه نامتناسب یاموجب خرابی یاکسرفاحش قیمت آن است ونیز مالی که ارزش آن کمترازسی میلیون ریال است بدون انجام مزایده وبا نظرکارشناسی به فروش میرسد.
ماده ۷- چنانچه مالی ازمحکوم علیه معرفی شودیامرجع مجری حکم با قرائن قویه احتمال دهدمحکوم علیه مالی غیرازمستثنیات دین دارد که میتوان با فروش آن جزای نقدی رااستیفاءنموده تحقیقات لازم در این خصوص بعمل میآید.
ماده ۸- اگرمحکوم علیه درازاءجزای نقدی بازداشت شودودرجریان اجرای حکم مالی ازاوبه دست آیدکه بتوان باقیمانده جزای نقدی رااستیفا نمودمال مذکورتوقیف واقدامات اجرائی دراین خصوص معمول وازمحکوم علیه رفع بازداشت میشود.
ماده ۹- هرگاه اموال محکوم علیه متناسب بامیزان محکومیت اوبه جزای نقدی نباشد و نتوان ازاین طریق جزای نقدی رااستیفاءنمودوتفاوت ارزش آن اموال با میزان محکومیت فاحش باشدمحکوم علیه درازاء جزای نقدی بازداشت میشود و اقدامات اجرائی برای فروش واستیفاء قسمتی ازجزای نقدی ادامه خواهدیافت.
ماده ۱۰- هرگاه قبل ازفروش مال توقیف شده جزای نقدی مقرردرحکم و هزینههای اجرائی پرداخت شودازمال مذکوررفع توقیف بعمل میآید.
ماده ۱۱- درکلیه مواردکه برای پرداخت جزای نقدی مهلت داده میشود یااستیفاءجزای نقدی ازاموال محکوم علیه مستلزم اقداماتی است که اجرای حکم رابه تاخیرمی اندازدچنانچه قبلا «ازمحکوم علیه تامین متناسب گرفته نشده باشدمرجع صادرکننده حکم متناسب بامیزان محکومیت اومطابق مقررات آیین نامه دادرسی کیفری قرارتامین صادر میکندوهرگاه این تامین منتهی به بازداشت محکوم علیه شوداز میزان اوکسرخواهدشد.
ماده ۱۲- حقوق ومزایا و عوائد احتمالی وآتی محکوم علیه ومطالبات اواز شخص ثالث درازاءجزای نقدی قابل توقیف نیست ومانع بازداشت او نمیباشد.
ماده ۱۳- درکلیه مواردی که صدورسندانتقال به نام خریدارضرورت داشته باشدمرجع صادرکننده حکم پس اربررسی واحرازصحت جریان فروش واقدامات اجرائی دستورتنظیم سندانتقال راصادرخواهدنمود.
ماده ۱۴- ازوجوه حاصل ازفروش اموال توقیف شده جهت استیفاءجزای نقدی بدوا هزینههای ضروری اجرای حکم ازقبیل هزینه کارشناسی و نگهداری مال ونظایرآن پرداخت میشود.
ماده ۱۵- فروش اموال توقیف شده جهت استیفاءجزای نقدی با حضورنماینده مرجع مجری حکم بعمل میآید.
ماده ۱۶- درمواردی که طبق این آیین نامه مقررات خاصی وضع نشده مطابق قانون اجرای احکام مدنی عمل میشود.
بخش دوم - سایرمحکومیتهای مالی
ماده ۱۷- الزام به تادیه محکومیتهای مالی موضوع ماده ۲ قانون مستلزم صدوراجرائیه مطابق قانون اجرای احکام مدنی است به جزمحکومیتهایی که به تبع امرکیفری بدون تقدیم دادخواست حاصل شده که دراین صورت دستورمرجع صادرکننده حکم به منزله الزام به تادیه است.
ماده ۱۸- هرگاه محکوم علیه محکوم به راتادیه ننماید به طریق ذیل عمل میشود:
الف - چنانچه موضوع محکومیت استردادعین مال باشدآن مال عینا اخذو به ذینفع تحویل میشود و اگرردآن ممکن نباشد بدل آن (مثل یاقیمت) از اموال محکوم علیه بدون رعایت مستثنیات دین استیفاءمی گردد.
ب - درموردسایرمحکومیتهای مالی بارعایت مستثنیات دین مطابق مقررات قانون اجرای احکام مدنی مال وی جهت استیفاءمحکوم به توقیف وبه فروش میرسد.
ج ـ در سایر موارد چنانچه ملائت محکوم علیه نزد قاضی دادگاه ثابت نباشد، ازحبس وی خودداری و چنانچه در حبس باشد آزاد میشود.
تبصره ـ در صورتی که برای قاضی دادگاه ثابت شود محکوم علیه با وجود تمکن مالی از پرداخت محکوم به خودداری میکند، با درخواست محکوم له و با دستور قاضی دادگاه، تا تأدیه محکوم به حبس میشود. (اصلاحی۱۳۹۱/۴/۳۱)
ماده ۱۹- به دعوی اعسارمحکوم علیه مطابق مقررات اعساردرمرجع بدوی رسیدگی میشود.
تبصره - چنانچه دررسیدگی به دعوی اعسارثابت شودمحکوم علیه قادر نیست محکوم به را یکجا بپردازد ولی متمکن ازپرداخت به نحواقساط میباشدمرجع رسیدگی متناسب با وضعیت مالی اوحکم به تقسیط محکوم به صادرمی کند.
ماده ۲۰- درمواردی که محکوم علیه به علت محکومیتهای مالی متعدد حبس شده است دعوی اعساربایدعلیحده مطرح شود مگر در مورد محکومیتهائی که محکوم له آنهایکی است که در صورت حکم اعسارشامل همه آن محکومیتها میشود.
ماده ۲۱- درمواردی که حکم به تقسیط محکوم به صادرمی شودچنانچه محکوم علیه درزمان مقررقسط رانپردازدبه درخواست ذینفع تاپرداخت قسط معوقه و یا اثبات اعساراو از پرداخت باقیمانده محکوم به حبس میشود
ماده ۲۲- صدورحکم اعسار یا تقسیط مانع استیفاءحقوق محکوم له ازاموالی که بعدازمحکوم علیه به دست میآیدنخواهدبود.
ماده ۲۳- مرجع تشخیص بیماری موضوع تبصره ماده ۳ قانون پزشکی قانونی و درصورت نبودن آن پزشک معتمد است.
ماده ۲۴- این آئین نامه در۲۴ ماده و۴ تبصره دراجرای ماده ۶ قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب ۱۰/۸/۷۷ مجلس شورای اسلامی توسط وزارت دادگستری تهیه ودرتاریخ ۲۶/۲/۷۸ به تصویب رئیس قوه قضائیه رسید.