خانوادگی
با سلام و خسته نباشید
بنده حدود 1 سال با همسرم عقد بودم و الان 1 سال هست که زیر یک سقف اومدیم..ایشون محصل هستن و رشته علوم قران و حدیث..خانمی ارام هستن.هفته ای یک بار ایشون رو به خونه پدری شون در روستایی در نزدیکی میبرم و یک شب رو اونجا میمونند..ایشون دو برار متاهل دارن که خانم هایشان بد اخلاق و گنده دهن هستن..هفته پیش طبق روال همیشه ایشون رو بردم و روز بعد که دنبالشون رفتم دیدم زیر چشم همسرم قرمز شده و ناراحتن..چیزی نگفتن و خونه که اومدیم گفتن که مثل اینکه زن داداش کوچکشون با شوهرش دعوا گرفته بوده و به پدر و مادر خانمم فوش میداده به طور شدید..خانمم چندبار توجه نمیکنه تا اینکه بعد از گذشته نیم ساعت هنوز فوش میداده و با شوهرش درگیر شده بوده..خانمم برمیگرده و فوش های اون خانمم رو که همینجوری ادامه داته بهش برمیگردونه..یعنی اونم شروع به فوش دادن کرده..و تمام و اومده تو خونه پدرش نشسته...بعد از مدت کوتاهی زن داداشش از خونه خودش که کنار خونه پدر خانمم هست میاد توی خونه پدر خانمم و به همسرم حمله میکنه و موهای سرش رو میگیره و همسرم هم موهای ایشون رو میگیره..از لحاظ هیکل اون خانم دو برابر همسر من هستن..و بعد شوهر اون خانم میان و میبره تو خونه خودشون و کتکش میزنه....و همون روز میبره خونه باباش تحویلش میده...اون خانم جلوی خانوادش میگه که خانم من ایشون رو کتک زده..در حالی که شوهر اون خانم جلوی پدر خانمش گفته که خودش اینکار رو کرده..و به خانم من مربوط نیس فقط در حد گیس کشی بوده..ولی خانواده طرف قبول نکردن..بعد از گذشت چند روز یک شب بنده از مسجد که اومدم تو خونه تا نشستم درب حیاط رو زدن..رفتم دیدم پدر و مادر دختره هست..خیلی محترمانه صحبت کرد پدرش .و گفتن که میخوان از خانم بنده چند تا سوال بپرسن در مورد اون روز تا ببینن حق با کدوم بوده..من فکرم روی این رفت که اومدن از خانم بنده بپرسن که بین زن و شوهر چی گذشته..دعوتشون کردم داخل حیاط..مادر دختره بشدت بدهنی میکرد و من از این رفتارش شوکه شده بودم که با کی داره..خواستن که توی حیاط با خانمم حرف بزنن که من گفتن جای حرف که توی حیاط نیس بفرمایید داخل منزل..و این خانم به محض ورود به منزل بنده به سمت خانمم حمله ور شدن و فحاشی میکردن و اقاشون هیچی نمیگفتن..ایشون مقصر خانم بنده رو میدیدن و میگفتن که خانم بنده دخترشون رو زده..من چندین بار خودمو کنترل کردم و چیزی نگفتم..تا اینکه خانم بنده رو هول داد و خانمم با شدت با پشتی که کنار دیوار بود برخورد کرد..اینم بگم هر چی اون خانم فوش میداد خانم بنده هم لفظی جوابشون رو میداد..من با این کارشون جلوی خانمم وایسادم تا درگیری پیش نیاد اما اون خانم یبار دیگه به خانمم حمله کرد که من مانع شدم..این اقا و خانمم همش اصرار بر این داشتن که خانمم بگه که دخترشون رو اون زده و خانمم هر چی قسم میخورد اونها باور نمیکردن.ولی من به حرمت اینکه خودم اونها رو داخل منزل به عنوان مهمان راه دادم حتی باهاشون بلند حرف نزدم..چون حرمت نگه داشتم..و فقط محترمانه ازشون خواستم برن بیرون..روز بعدش به همراه بزرگترام پیش ریش سفیدان رفتم و قرار شد این مساله بین خودمون حل بشه و طرف بیاد و بگه چرا خونه بنده اومد و اینجوری کرد..ریش سفیدان تماس گرفتن با ایشون و ایشون گردن گرفتن و معذرت خواهی کردن ولی من گفتم باید در حضور چند ریش سفید معذرت خواهی کنه و اظهار پشیمانی کنه اما ایشون با فرستادن واسطه پیش ما از حضور امتناع میکنه و حتی قرار بود دیشب بیان که نیومدن..و حالا ریش سفیدها هم ول کردن قضیه رو..الان سه روز از این قضیه میگذره و بنده میخوام شکایت کنم..شب حادثه شاهدی ندارم ایا میتونم از ریش سفیدانی که خودش طرف اقرار کرده به کارش به عنوان شاهد استفاده کنم؟اینم بگم ایشون خونه شون 70 کیلیومتر از ما فاصله داره و اینم بگم همسر این اقا به حدی عصبی و شر هست که اگر من نمیبودم شاید خانم بنده رو به قصد کشت میزد..ممنون میشم راهنمایی کنید که به قانون چیکار کنم..بنده وضعیت مالی خوبی هم ندارم لطفا راهنمایی بفرمایید
بنده حدود 1 سال با همسرم عقد بودم و الان 1 سال هست که زیر یک سقف اومدیم..ایشون محصل هستن و رشته علوم قران و حدیث..خانمی ارام هستن.هفته ای یک بار ایشون رو به خونه پدری شون در روستایی در نزدیکی میبرم و یک شب رو اونجا میمونند..ایشون دو برار متاهل دارن که خانم هایشان بد اخلاق و گنده دهن هستن..هفته پیش طبق روال همیشه ایشون رو بردم و روز بعد که دنبالشون رفتم دیدم زیر چشم همسرم قرمز شده و ناراحتن..چیزی نگفتن و خونه که اومدیم گفتن که مثل اینکه زن داداش کوچکشون با شوهرش دعوا گرفته بوده و به پدر و مادر خانمم فوش میداده به طور شدید..خانمم چندبار توجه نمیکنه تا اینکه بعد از گذشته نیم ساعت هنوز فوش میداده و با شوهرش درگیر شده بوده..خانمم برمیگرده و فوش های اون خانمم رو که همینجوری ادامه داته بهش برمیگردونه..یعنی اونم شروع به فوش دادن کرده..و تمام و اومده تو خونه پدرش نشسته...بعد از مدت کوتاهی زن داداشش از خونه خودش که کنار خونه پدر خانمم هست میاد توی خونه پدر خانمم و به همسرم حمله میکنه و موهای سرش رو میگیره و همسرم هم موهای ایشون رو میگیره..از لحاظ هیکل اون خانم دو برابر همسر من هستن..و بعد شوهر اون خانم میان و میبره تو خونه خودشون و کتکش میزنه....و همون روز میبره خونه باباش تحویلش میده...اون خانم جلوی خانوادش میگه که خانم من ایشون رو کتک زده..در حالی که شوهر اون خانم جلوی پدر خانمش گفته که خودش اینکار رو کرده..و به خانم من مربوط نیس فقط در حد گیس کشی بوده..ولی خانواده طرف قبول نکردن..بعد از گذشت چند روز یک شب بنده از مسجد که اومدم تو خونه تا نشستم درب حیاط رو زدن..رفتم دیدم پدر و مادر دختره هست..خیلی محترمانه صحبت کرد پدرش .و گفتن که میخوان از خانم بنده چند تا سوال بپرسن در مورد اون روز تا ببینن حق با کدوم بوده..من فکرم روی این رفت که اومدن از خانم بنده بپرسن که بین زن و شوهر چی گذشته..دعوتشون کردم داخل حیاط..مادر دختره بشدت بدهنی میکرد و من از این رفتارش شوکه شده بودم که با کی داره..خواستن که توی حیاط با خانمم حرف بزنن که من گفتن جای حرف که توی حیاط نیس بفرمایید داخل منزل..و این خانم به محض ورود به منزل بنده به سمت خانمم حمله ور شدن و فحاشی میکردن و اقاشون هیچی نمیگفتن..ایشون مقصر خانم بنده رو میدیدن و میگفتن که خانم بنده دخترشون رو زده..من چندین بار خودمو کنترل کردم و چیزی نگفتم..تا اینکه خانم بنده رو هول داد و خانمم با شدت با پشتی که کنار دیوار بود برخورد کرد..اینم بگم هر چی اون خانم فوش میداد خانم بنده هم لفظی جوابشون رو میداد..من با این کارشون جلوی خانمم وایسادم تا درگیری پیش نیاد اما اون خانم یبار دیگه به خانمم حمله کرد که من مانع شدم..این اقا و خانمم همش اصرار بر این داشتن که خانمم بگه که دخترشون رو اون زده و خانمم هر چی قسم میخورد اونها باور نمیکردن.ولی من به حرمت اینکه خودم اونها رو داخل منزل به عنوان مهمان راه دادم حتی باهاشون بلند حرف نزدم..چون حرمت نگه داشتم..و فقط محترمانه ازشون خواستم برن بیرون..روز بعدش به همراه بزرگترام پیش ریش سفیدان رفتم و قرار شد این مساله بین خودمون حل بشه و طرف بیاد و بگه چرا خونه بنده اومد و اینجوری کرد..ریش سفیدان تماس گرفتن با ایشون و ایشون گردن گرفتن و معذرت خواهی کردن ولی من گفتم باید در حضور چند ریش سفید معذرت خواهی کنه و اظهار پشیمانی کنه اما ایشون با فرستادن واسطه پیش ما از حضور امتناع میکنه و حتی قرار بود دیشب بیان که نیومدن..و حالا ریش سفیدها هم ول کردن قضیه رو..الان سه روز از این قضیه میگذره و بنده میخوام شکایت کنم..شب حادثه شاهدی ندارم ایا میتونم از ریش سفیدانی که خودش طرف اقرار کرده به کارش به عنوان شاهد استفاده کنم؟اینم بگم ایشون خونه شون 70 کیلیومتر از ما فاصله داره و اینم بگم همسر این اقا به حدی عصبی و شر هست که اگر من نمیبودم شاید خانم بنده رو به قصد کشت میزد..ممنون میشم راهنمایی کنید که به قانون چیکار کنم..بنده وضعیت مالی خوبی هم ندارم لطفا راهنمایی بفرمایید
وضعیت:
باز
(پاسخ رایگان)
مهارت:
جرایم علیه اشخاص
حوزه قضایی:
گلستان
1 پاسخ
2,965 بازدید
تاریخ ثبت:
۱۳۹۷/۰۲/۱۶ ۲۳:۳۷